سه گام اساسی
 
در مراقبه

 1 – اولین گام در آگاهی، مشاهدة بدن خودتان است. سپس آرام آرام از هر حرکت و هر وضعیت بدن خود آگاه خواهید شد. همین طور که آگاهی شما زیاد می شود، خیلی از کارهایی که قبلا عادت داشتید انجام دهید به سادگی حذف خواهند شد و بدن شما آرامش بیشتری را تجربه خواهد کرد. آرامش عمیقی بر بدن تان حاکم خواهد شد و موسیقی درونی ظریفی در آن شروع به نواخته شدن می کند.
    
    2 – تنها ده دقیقه آن چه از ذهن تان می گذرد را بر روی کاغذی یادداشت کنید پس از خواندن آن متوجه می شوید که چه ذهن دیوانه ای دارید! به علت عدم آگاهی، این دیوانگی در درون ما همیشه وجود دارد و هر چه را انجام م یدهیم تحت تأثیر قرار می دهد و حتی وقتی کاری نمی کنیم هم بر ما تأثیر می گذارد. یک راه خوب برای پایان دادن به دیوانگی ذهن مشاهدة‌ این دیوانگی است. و لازم نیست شما برای تحول، کاری انجام دهید صرف این مشاهده یعنی مشاهده چیزهایی که از ذهن تان می گذرد باعث می شود افکارتان هماهنگ شده و آرامش یابد.
    
    3 – احساسات و هیجانات خود را نیز مشاهده کنید بدین ترتیب یک هماهنگی میان بدن،‌ ذهن و روان شما برقرار می شود که اگر این هماهنگی به دست آید مرحلة‌ آخر خود به خود به شما هدیه می شود و آن آگاهی یافتن انسان از آگاهی خویش است و این همان اشراق است همان سرور درونی که هدف سیر و سلوک عرفان یاست و آگاهی جاده ای است که به این مقصد می رسد. این زمانی است که شما که مشاهده گر هستید با موضوع مشاهده یعنی هر آن چه مشاهده می کنید یکی شده و به مقصد نهایی می رسید.

 

شناور در رودخانه

قبل از خواب چشمان خود را آرام بسته و بدنتان را شل کنید به گونه ای که هیچ تنشی در بدنتان نباشد.اکنون خیال کنید که رودخانه ای با شتاب و پر خروش در میان دو کوه جریان دارد .

 

آن را نگاه کرده و به درونش شیرجه بزنید اما شنا نکنید.اجازه دهید که بدنتان بدون هیچ تنشی شناور شود.اکنون تنها شناور ید و دارید با آب رودخانه پیش می روید.

 

جایی نیست که به آن برسید و مقصدی ندارید بنابر این به شنا کردن نیازی نیست خود را مانند برگی خشک احساس کنید که بی هیچ کوششی روی آب شناور است .

 

این حس شما را با معنای "تسلیم" و" توکل" و "رها" ساختن کامل "آشنا می سازد.
    
اثرات این مدیتیشن
    
 به جای شنا کردن در اقیانوس هستی در آن شناور شوید. هر گاه آماده شناور شدن باشید خود رودخانه شمارا به اقیانوس خواهد برد. خود زندگی شما را به خدا می رساند.


رودخانه بدن شناور شما را با خود برده و شما شاهد آن بوده اید.

در این پوچی شادی و سروری وارد می شود که آن را سرور خدایی می نامیم.
    
اکنون دو یا سه نفس عمیق بکشید .با هر نفسی احساس تازگی و آرامش خواهید کرد.

 

آرام آرام چشمان خود را باز کرده واز مراقبه بیرون بیایید. پس از آن بیدر نگ بخوابید و اندک اندک خواب تان به مراقبه تبدیل خواهد شد.

 

                                                                                 

 

 

به اسم عشق و عاطفه با قلبمون بازی میشه

 
   هر کی با قانون خودش برای ما قاضی میشه   

 

می دونم دوسم نداری حتی قد یه قناری
اما عاشقم هنوزم بدون اشتباه

سلام خیلی ممنونم از اینکه به ویلاگ سر میزنید و نظر میدید

خلوت

خلوتم را نشکن

شاید این خلوت من کوچ کند

به شب پروانه

به صدای نفس شهنامه

به طلوع اخرین افسانه

و غروبی که در ان

نقش دیوانگی یک عاشق

بر سر دیواری پیدا شد.

خلوتم را نشکن

خلوتم بس دور است

ز هوای دل معشوق سهند

خلوتم راه درازی ست میان من و تو

خلوتم مروارید است به دست صیاد

خلوتم تیر وکمانی ست به دست ارش

خلوتم راه رسیدن به خداست

خلوتم را نشکن


بهتر زندگی کنیم

 

هرگز نمی‌توان به کسی احساس عشق و دوست داشتنی بودن را هدیه کرد مگر آنکه او ظرفیت پذیرش، قابلیت و توانایی عشق ورزیدن به خودش را داشته باشد.

انسانی که خود را دوست ندارد و به خویش عشق نمی‌ورزد، عشق ما را نیز احساس نخواهد نمود.