ای عاشقان
ای عاشقان
آنکس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او
آشفته گردد خوی او
تقدیم به او که همه این رنگها و نوشته ها برای جلب نگاهش بود
و وقتی نگاهش رو به این سو انداخت
دید که نگارنده ، لایق این نگاه نیست
| |
It's the rain of everyday | |
این بارانی است که هر روز می بارد | |
That has augmented it's level | |
و مقدارش بیشتر شده است | |
And music doesn't have the same | |
و موسیقی همان | |
Effect that it once had | |
اثری را که قبلا داشت ندارد | |
Maybe I've lived too much | |
ممکن است که من مدت زیادی زندگی کرده باشم | |
In too little and too short a time... | |
در مدت خیلی کم و کوتاهی | |
I don't even know what language I speak... | |
حتی نمی دانم با چه زبانی صحبت می کنم | |
Nor which candles I carry within | |
و نمیدانم کدام شمع را می باید | |
This burial | |
جهت این خاک سپاری ببرم | |
I feel that I do longer have the strengths... | |
احساس می کنم که دیگر توانایی و قدرت ندارم | |
Top leap and reach and sun... | |
برای پریدن و رسیدن به خورشید | |
And the harder I try... | |
و هرچه بیشتر تلاش می کنم | |
I can't even hear my voice | |
من حتی صدای خودم را هم نمی توانم بشنوم | |
I don't know if I've lived then thousand days... | |
نمیدانم آیا من زندگی کرده ام هزاران روز | |
Or a day thousand times | |
یا یک روز هزاران بار | |
And I add you to my story... | |
و تو را به داستانم می افزایم | |
Wanting to change all losses | |
و قصد دارم تمام باخت ها را به برد | |
For gains | |
بدل کنم | |
I need you, I need you my love... | |
به تو نیازمندم، به تو نیازمندم ، عشق من | |
Wherever you are... | |
هر کجا که باشی | |
I lack your warmth | |
گرمای تو را کم دارم | |
I need you, I need you my love... | |
به تو نیازمندم، به تو نیازمندم ، عشق من | |
Because you're a part of me | |
برای اینکه بخشی از وجود من هستی | |
I need you here... | |
من اینجا به تو نیاز دارم | |
Because I don't know how to live without you... | |
برای اینکه نمیدانم بدون تو چگونه باید زندگی کنم | |
I have yet to learn... | |
هنوز میباید یاد بگیرم | |
And I find myself lost, | |
خودم را در حالی که گم شده ام پیدا خواهم کرد | |
Like a needle in a haystack | |
مثل سوزنی در انبار کاه | |
Like shifting sands... | |
مثل دانه های شنی که جا به جا می شوند | |
I submerge myself in my loneliness | |
من خودم را در تنهایی ام فرو بردم | |
|
لازم نیست کسی به غیر از خودتان باشید فقط کافی است از کسی که قبلاً بوده اید بهتر باشید
***********************
یک همسر فقط همراه آدم نیست او کل تقدیر است
*************************
انسان عاشق زیبایی نمی شود بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست
**************************
زندگی آن نیست که هر چه می خواهید داشته باشید بلکه آن است که هر چه دارید بخواهید
*********************** ***
کسی که نمی تواند احمق شود نمی تواند عاقل باشد
***************************
بزرگی را به کس نمی بخشند باید خود آن را به دست آوری
****************************
گاهی اوقات در زندگی خیلی زود دیر می شود
*****************************
برای اینکه بزرگ باشی نخست کوچک بودن را تجربه کن
*****************************
هر کس با حق گلاویز شود حق او را به زمین می افکند
******************************
هرگز به دنبال کسی نبوده ام که بتوانم با او زندگی کنم بلکه به دنبال کسی بودم که نتوانم بی او زندگی کنم.