میتوانم با واژه ی خوشبختم...
تمام اشکهایم را مخفی کنم..
میتوانم با لبخندی بگویم
آری ...
آسمان به وسعت صداقت های سوخته زیباست...
و چشمه های خشکیده پاکی ...هنوز هم جاری ست...
آری،میتوانم بار دیگر ....دور واژهای بارانی ام را خط بکشم.....
و خودم،وجودم ...را زیر هزاران واژه فریب دهم...
آری ...میتوانم....میتوانم....
ولی دوست عزیزم....میدونی که من از فریب واژها خسته شدم...من اگه
اینجا شاد باشم...و چتر بارونیم رو از نگام دور کنم...دیگه واژها با من بیگانه
میشن....اون وقت دیگه من تنهاترین نیستم....من خسته ترین میشم..که با
هر بار نفس کشیدن...آرزوی پرواز رو دارم به یه آسمون دیگه....
هیچ مهم نیست..گر نباشم...هیچ...
هیچ مهم نیس گر پر شکسته ...پرواز کنم...
هیچ مهم نیست که قانون تلخ هستی باز ستوهای وجودم را در برابر هیچ
بلرزاند........هیچ مهم نیست...
عزیزان چشم بر هم زدنی نیمه شعبانها‚ ماه رمضانها ‚ محرمها میگذرند و اکثر ما هنوز صدای صوت قرآن آقامون را نشنیدیم و جمال وجه الله ایشان را ندیدیم.تا کی باید صبر کنیم؟
عید بر عاشقان مبارک باد
عاشقان عیدتان مبارک باد
السلام علیک یابن الزهرا
اى به دستت تیغ تیز ذوالفقار سبز پوش سرزمین انتظار
وارث محراب و خون صبحگاه انعکاس نالههاى قعر چاه
وارث دروازههاى نیم سوز گریههاى صبح و شام و نیم روز
زخمهاى شیعیان سر باز کرد غربتى دیرینه را آغاز کرد
عشق را آغاز و انجامى نماند از مسلمانى بجز نامى نماند
در غروب روشناییها ماندهایم از رواق سامرا جا ماندهایم
قلب ما در سینه پرپر مىزند نیمه شبها حلقه بر در مىزند
ما و دستى کوته و دامان تو جان بکف آماده فرمان تو
عید بر عاشقان مبارک باد
عاشقان عیدتان مبارک باد