تشکر

با سلام به همه شما عزیزان هم گروه و دوستان گرامی
این گلها رو تقدیم میکنم به همه شما عزیزان که با لطف خودتون من رو تنها نگذاشتید
 
 
Just Dream-Land Group
Just Dream-Land Group
Just Dream-Land Group
 

از تو تا ویرونی من
از تو تا مرز شکستن
فاصله وا کردن در
فاجعه صدای بستن
برای ضیافت عشق
اگه شب ، شب غزل نیست
اگه نور آینه به آینه
اگه گل بغل بغل نیست
برای گلدون دستات
یه سبد رازقی دارم
بهترین قلب تو دنیا
برای عاشقی دارم
ترسم از بی رحمی شب نیست
ترسم از دلتنگی فرداست
ترسم از شب مرگی آواز
ترسم از تدفین قمری هاست
سهمی از رجعت انسان
سهمی از خدا شدن باش
سهمی از معجزه ی عشق
سهمی از معراج من باش

زمستان

زمستان
 
به کنار من بیا ای جاودان همدم زندگانیم
به کنار من بیا و مذار سرمای زمستان
در میان ما جدایی افکند.
به کنار من در بر آتش بنشین ، که یگانه میوه زمستان آتش است و بس.
 
با من از شکوه قلب خود سخن گوی ،
که شکوه قلب تو بس عظیم تر
از طوفان پشت پنجره هاست .
در را ببند و پنجره ها بر بند،
که سیمای خشمناک آسمان
روان مرا در غم فرو می برد و چهره پر برف دشتها
روح مرا به گریه وا می دارد.
 
چراغ را ز روغن پرکن تا همچنان نور بخشد،
و آن را در کنار خود نه تا بخوانم از اشکهایت
آنچه زندگی در کنار من بر چهره تو نگاشته است .
 
بیا تا شرب پاییزی بنوشیم و بخوانیم
ترانه یادگار بذر افشانی سبکبار بهار را ،
پاسداری تابستان را و پاداش پاییز
به هنگام خرمن را .
 
به کنار من بیا ای محبوب روح،
که آتش زیر خاکستر رو به سردی و خاموشی است .
مرا در آغوش گیر که از تنهایی در هراسم ،
چراغ ، کم سو است و چشمان ما خواب آلود.
بیا تا به یگدیگر بنگریم
پیش از آنکه خواب بر چشمان ما چیره شود.
 
با دستانت مرا دریاب و در آغوشم گیر ،
و بگذار تا خواب روح های ما را هم آغوش سازد.
گرمایم بخش ای محبوب من، که زمستان
هیچ برایم نگذاشته جز گرمای وجود تو.
 
جاودانه من ، در کنارم بمان .
اقیانوس خواب چه ژرف و بیکرانخواهد بود،
و سپیده خورشید چه کوتاه در پس ما!
                                                                جبران خلیل جبران