دلتنگی

برای کسی می نویسم که بعد از 8 ماه نتونستم فراموشش کنم
می دونم اینجا رو می خونی ، می دونم بازم می خونی و می زاری کنار نامه های دیگه ، بخاطر اینه که می خوام برات بنویسم
امروز دلم خیلی گرفته ، آسمون دلم طوفانی طوفانیه ، از هر طرف غم و غصه تو دلم سر ریز می شه ، نمی دونم چرا خدا هرچی غم و غصه است می ریزه تو دلم ؟ چی کار کنم با این دل واموندم ؟ هرچی بهش می گم اون دلش یه جای دیگه ست می گه جای منم تو دل اونه
 
 
 
 
می دونم دلت شکسته می دونم غم تو دلت نشسته ، نمی خوام نمک بپاشم ، می خوام مرحمی برات شم ، ولی چیکار کنم که وقتی دلمو شکستی هیچکی برام مرحم نشد ، اگه می بینی نمی تونم مرحم خوبی برات باشم همش واسه اینه که کسی مرحمم نشد .
خسته شدم از این روزگار ، از این روزگار بی تو ، پس کی می آیی ؟ آخه تا کی باید منتظر باشم ؟ می دونم بر می گردی ، می دونم مال خودمی ، ولی چه کنم که دلم راضی به این جدایی نیست .
حرفای ناگفتنی برات خیلی دارم ولی بغضم نمی زاره دلم خالی شه .
بخدا من نمی دونستم غم چیه ؟ غصه چیه ؟ درد چیه ،؟ دوا کدومه ؟ تو یادم دادی درد چیه غصه کدومه
بخدا دریچه قلبمو به روی همه بستم آخه فقط می خوام تو،  تو دلم باشی ، همه می گن اون دیگه مال تو نیست ، همه می گن دلش یه جای دیگه است ، می گن که اون لایق عشق تو نیست  .
 
 
 
 
 
بخدا نمی تونم فراموشت کنم تا یه گوشه دنجی می بینم اشکام ناخداگاه سرریز می شه آخه همش یاده تو می افتم
یادته اون روز بارونی جایی واسه موندن نداشتیم ؟ دوتا چتر داشتیم و دوتا دل پاک مردم یه گوشه پناه می بردن ولی پناهگاه ما آسمون بود ، یادته آسمون هم اون روز گریه اش گرفته بود ، آخه می دونست قراره بین ما جدایی باشه
آره تو راست می گی فاصله ها بین ما بیداد می کنه ، بخدا هنوزم منتظرم بیا مرحمی برای دل شکستم شو
  برگرد برگرد برگرد  
 
 
 
 
 
دلم میگیره وقتی نیستی خونه

نمیتونه بدون تو بمونه

چشام که جای خالیتو میبینن

میبارن آهسته و دونه دونه


وقتی میری غصه میاد سراغم
 

خالی میشن قابهای روی دیوار

حوصله خودم رو هم ندارم

دلم داره دیوونه میشه انگار
 


وقتی میری خونه نداره گرما

گلدون روی طاقچه گل نمیده

باز میبینم میون باغچه انگار

رنگ گل اقاقیا پریده
 
 


پنجره ها بسته میشن نباشی

یه وقت نری اسیر سایه ها شی

ترانه های شاد و عاشقونه

غمگین و آهسته میشن نباشی


سیاهیا از خونمون نمیرن

ستاره ها بهونتو میگیرن

ماهیای قرمز حوض کاشی

بدون تو دق میکنن میمیرن


باز دل شب تنگه برای چشمات

باز من ودل داریم آتیش میگیریم

تو مهربونی آره بر میگردی

نمیذاری من و گلها بمیریم
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:27 ب.ظ http://ss57.blogsky.com/

سلام
۲۲۲۲۲۲
برو پایین تر







۲نیا دیگه مثل تو نداره
بهم سر بزن خوشحال میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد