ترسی از باده ندارم که برد فردا را
تا که فریاد زند نام من رسوا را
تو می آیی که غزل ها همه سرمست شوند
تا چراغان کنم از چهره تو شب ها را
بوی حرم نفست باز مرا مست کند
تا که تعبیر کنم خواب خوش رؤیا را
به کجا می رسد این صبح اگر بی خورشید
شب زخمی ببرد قافله یلدا را
تو می آیی که غزل ها همه سرمست شوند
آسمان سجده کند، بوسه زند دریا را
ای سبزتر از بهار! کی می آیی؟
دل مانده به انتظار، کی می آیی؟
آئینه و آدینه و دل منتظرند
یارا! به سر قرار، کی می آیی؟
سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.