وقتی من مردم نمی خواد برام گریه کنی ، بگی عجب آدم خوبی بود . افسوس که رفت .
اگه دوست نداشتی سر قبرمم نیا من ناراحت نمی شم ، زندگی ماشینی همینه ، وقت کمه همیشه" وقت کمه" ، من می تونم درکت کنم .
لباس سیاهم نپوش بهت نمیاد ، دیگرانم هر چی می خوان بگن " بزار بگن ". مهم نیست . بزار وقتی نیستم حداقل راحت باشی .
گریه زاریم نکن ، اون موقع بهتر از هر وقت دیگه ایی می فهمم کی داره" دروغ" میگه ، کی" راست" . فکر نکن زیر خاکم ، اون موقع همه جا هستم ، همه جا....
تو مراسمم هم نیا اگه دوست نداری . اینجوری بهتره ، بهتر از اینه که بیای ولی فکرت "جای دیگه ایی" باشه .
البته اگه اومدی قدمت رو چشم .
حتما وصیت می کنم روضه خون خیلی کم بخونه تا حو صلت سر نره . میدم همه خرما ها رو هسته بگیرن و روش پودرنارگیل بپاشن . یا نه می خوای بگم یکی در میون
سینی ها " یکی با پودر یکی بی پودر باشه" . چایی هم می گم حتما تو لیوان" یکبار مصرف" بدن که بهداشتی باشه.
وقتی رفتم " فراموشم " کن واسه همیشه ، انگار هیچ وقت نبودم.
وقتی مردم اما یک " وصیت " دارم برات
تو مثل من نمیر ....
تو مثل من نباش ....
دروغ نگو....
خیانت نکن .....
حقه بازیم در نیار ....
وقتی مردی مثل من می شی !
آزاد می شی ، آزاد....
دیگه نه از" عشق" خبری هست .
نه از غم .
نه از پول .
نه قسط بانک .
نه خونه اجاره ایی ......
دیگه حتی مریضم نمیشی که کسی نیاد عیادتت .
دیگه غصه هم نداری که بری یه گوشه زانو هاتو از تنهایی بغل کنی.
سردتم نمی شه .
بی پولم نمی شی که وقتی یک فقیر دیدی تو خیابون" اشک " تویه چشات جم شه.
دیگه عاشق کسی نمیشی که عاشقت نباشه .
دیگه به کسی راست نمی گی که بهت دروغ بگه ، یا دروغ بگی که راست بشنوی .
دیگه دلتم برا کسی تنگ نمی شه .
چیه ناراحت شدی؟
باز یاد غمات افتادی ؟
یا شاید گناهات؟
یا دلایی که شکستی ؟
یا شاید دروغهایی که گفتی ؟
یا.....