زندگی بدون هدف وجود ندارد

 
 
با صدایی گرفته از باد پرسیدم " دلیل گریه ام چیست؟ "
و باد بدون توجه به سوالم به راه خود ادامه داد.
از قطرات باران که بر صورتم می لغزیدند پرسیدم " چرا گریانم؟ "
باران هم بدون آمیختن با قطرات اشک من بر زمین ریخت و به جریان آب پیوست.
 
 
آفتاب با ملایمت خاصی بر صورتم می تابید
از او پرسیدم " دلیل اشکم چیست؟ "
او هم بدون جوابی به من به ابدبت خود پیوست.
 
 
از پرندگان در حال پرواز پرسیدم" دلیل اشکم چیست؟"
آنها هم بدون توجه به سوالم به دنبال رزق و روزی خود رفتند.
 
 
به تنهایی در کنار رودخانه نشستم و در افکار خود فرو رفتم
پاسخ به سوال خودم را درتمامی طبیعت یافتم
زندگی بدون هدف وجود ندارد
بعضی با موفقیت و بعضی با شکست مواجه میشوند!
 
 
 
 
 
 
 
Doost_e_Gharib@yahoo.com
 
 
 
ای کاش میشد با حرارت خورشید ریشه های بیگانگی و تردید را سوزاند ..ای کاش میشد از قفس تنگ حسرت و اندوه به آسمان آبی آرزوها پر کشید و بر بالاترین قله ایثار و مهربانی آشیانه ساخت .ای کاش میشد با ریشه هایی از ایمان یا شاخه هایی از اعتماد و یکدلی با برگ هایی از تقوا و گلبرگ هایی از صفا و صمیمیت با هر چشمه ایی از عاطفه و مهر ومحبت در میان بوستانی از گذشت ومهربانی و دور از نامهربانی ها زندگی کرد
                                        
                             
  
 
Doost_e_Gharib@yahoo.com
 
     
 
به نام او

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود
یکی مث من عاشق یکی مث تو بود
 
اومد که فریاد بزنه
اما دیگه نایی نداشت

می خواست بمونه پیشش ولی
تو قلب اون جایی نداشت

آی بیوفا، آی بیوفا
آی تو که تنهام میذاری

تو قاب عکست جای من
عکس کیو میخوای بذاری

برو برو که مثل تو زیاده تو دنیا واسم
بروبرو ، ولی بدون که دیگه جایی نداری تو دلم

زدم به سیم آخر و
گفتم ولش کن بی خیال

اون واسه من یار نمیشه
بی خیال این عشق محال

گفتم توی مرام من
منت کشی نیست با مرام

می خواد بره خوب به درک
همینه که هست ، ختم کلام
 
 

 
 
 
 
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد